فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Clear Off

American: ˈklɪrˈɒf British: klɪərɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • verb - transitive
    خود را نجات دادن از، خود را خلاص کردن از، از جلوی روی خود برداشتن، از شر چیزی خلاص شدن
  • verb - transitive
    (محاوره) فلنگ را بستن، به چاک زدن، جیم شدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت clear off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clear off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clear off

لغات نزدیک clear off

پیشنهاد بهبود معانی